.:شبهاى بى ستاره:. راز عشق در دل ما اين است ، عشق تنها يك واژه جهت گريختن از خود ، نوشته هايم را بخوان .


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



همسفر وبلاگ همسفر به اميد حضور عاشقانى چون شما تأسيس شده و بدون حضور شما لطفى نخواهد داشت ، به ما بپيونديد .

يكى از گزينه هاى زير را انتخاب كنيد .

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همسفر  و آدرس vashangton2007.Loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 119
:: کل نظرات : 66

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 93
:: باردید دیروز : 144
:: بازدید هفته : 247
:: بازدید ماه : 237
:: بازدید سال : 1528
:: بازدید کلی : 25570

RSS

Powered By
loxblog.Com

سرزمین ستاره های ماندگار

آخرين نوشته
چهار شنبه 22 آذر 1391 ساعت 23:37 | بازدید : 331 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )
ساعت چهار صبح ديگه نايى واسه بلند شدن نداشتم ، پيش خودم اتفاقاتى كه واسم افتاده تا صبح يكى يكى مرور ميكردم ، يه قلم يه كاغذ تو تاريكى اتاق پيدا كردم پناه بردم به نورى كه از پنجره به داخل مى تابيد ! قلم تو دستام شروع به نوشتن كردم . اينجا من هستم و مشتى خاطرات كهنه كه شبها آزارم ميده ، حالا يه قلن دارمو يه دنيا وقت . . . . ولى افسوس كه خوابم مياد ، درد تمام بدنم رو گرفته ، دلم ميخواد يك عمر خواب برم ! دلم ميخواد هرچى تا حالا به سرم اومده بود يك خواب بيشتر نباشه كه راحت ازش بيدار ميشدم . نميگم چرا ! ميگم چطور

:: برچسب‌ها: زنده , زندانى , دار ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد